سال نو میلادى و حکایت تکرارى میراث جرج جرداق
تاریخ انتشار: ۸ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۱۸۸۲۴
پایگاه خبری جماران: چندی پیش به بهانه میلاد حضرت عیسای مسیح (ع) و آغاز سال نو میلادی، همراه با دوست عزیز و صمیمیام آشیخ محمدحسین مهدوی مهر، برای عرض تبریک و دیدار با همسر و یگانه فرزند زندهیاد جرج جرداق، ادیب، نویسنده، شاعر و نمایشنامهنویسِ توانا و سرشناس مسیحی و خالق اثر ماندگار پنج جلدی «علی صوت العدالة الانسانیة» به منزلشان در منطقه مسیحینشین «الرابیة » شرق بیروت رفتم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مجموعه پنج جلدی «امام علی (ع) صدای عدالت انسانی» اثر ماندگار و جاودانه علمی و ادبی او بود که نیم قرن پیش به زیور طبع آراسته شد و تاکنون بیش از دو میلیون نسخه آن در سراسر جهان به زبانهای مختلف به فروش رفته است.
«مادام یولا»، بیمار و بدحال بود و به سختی برای استقبالمان از بستر بیماری برخاست، یارای سخن گفتن نداشت و ماسک را برای سلامتیمان از صورت بر نمیداشت.
دکتر هادی، استاد دانشگاه لبنان هم وضع و حال بهتر از مادرش نداشت. افسرده و غصهدار؛ شرایط بسیار سخت زندگی حاصل از مافیاهای فساد و تحریمهای ظالمانه واشنگتن و همپیمانان منطقهای آمریکا بر لبنان، کمرش را خم کرده بود.
کمسخن بود و سوزناک؛ اما حرف میزد.
حقوق دانشگاهیاش از چهار هزار دلار در ماه به یکصد دلار رسیده بود!!!
و این کفاف هزینه سوختِ ایاب و ذهابش به دانشگاه را هم نمیدهد. چه رسد به حق اشتراک سه آمپر برق برای روشنایی لامپی که به تصحیح برگههای امتحانی شاگردانش !!! بدان نیاز داشت.
آب و نان و …جای خود !.
از حادثه آتشسوزی اخیر گوشه منزل مسکونیشان میگفتند و از خسارت بزرگ ناشی از آن در این شرایط دشوار.
درد اصلی مادر و فرزند اما اینها نبود؛ آن دو به لطف پروردگارشان سخت ایمان و امیدوار بودند و صبح امید را هرچند دور (!) اما نزدیک (!) میدیدند؛ چنین وضعیتی را هم بهای مقاومت و استقلال کشورشان میدانستند.
آنچه برایشان اهمیت ویژهای داشت، میراث گرانبهای «جرج» بود. یعنی همان کتابهای شخصیاش که تمام منزل مسکونی و وسایل درون و برون آن را اِشغال کرده بگونه اى که اثاث و مبلمان منزل در لابلاى کتابها گم شده اند و هماکنون در آماج حمله بیامان موریانه ها رو به نابودی است.
به یاد مىآورم که یکی از دغدغههای مرحوم جرداق نیز در زمان حیاتش و تا واپسین لحظات زندگی، همین کتابخانهاش بود و در هر ملاقاتى که با او داشتم، نگرانیاش درباره کتابهایش را حس میکردم و توجه او همواره به کتابخانهاش معطوف بود. این مسئلهای است که بهرغم تلاشها در آن روزگار، متأسفانه نتیجهای نداد.
اینجاب در دو یاداشت قبلیام و بر اساس دوستی و آشنایی با جرداق بدان اشاره داشتم که توجه خوانندگان را به آنها جلب میکنم (جرج جرداق ادیب لبنانی-مسیحی که شیفته علی بود و ناگفتههایی از جرج جرداق و دغدغههای همسرش ).
این دغدغه را من سال گذشته، بویژه بعد از بازدیدی که از منزل زندهیاد داشتم و تراژدی که با چشمان خود دیدم به اشخاص حقیقی و حقوقی لبنانی و ایرانی منتقل کردم و بهرغم وعده و وعیدها، همچنان چشم به راه «ناجی»، اینسو و آنسو میدَوَم.
به هرحال؛ ساعتی بعد با رعایت حال میزبان با او و فرزندش با تقدیم جعبهای «سوهان» و اندک «زعفران»ی به نشانی نمادین از قم و مشهد خداحافظی میکنیم.
او که از این دیدار غیر منتظره، پس از سالها از درگذشت «استاد» غافلگیر و به وجد میآید، میهمانانش را «فرزندان راستین تشیع » میپندارد( !!) و مجموعه پنج جلدی «علی صوت العدالة الانسانیة» باقیمانده از زندهیاد -چاپ نجف اشرف- را پیشکشم میکند.
پس از گرفتن عکس یادگارى بادرخت کاج میلاد همراه با کتابهاى اهدایى به گرمی توسط ایشان و فرزندش در حالی بدرقه میشویم که جملات سال گذشته مادام یولا هنگام دیدارش از اینجاب در محل رایزنی فرهنگی کشورمان در بیروت را به یاد میآورم و در گوشهایم هنوز طنین میاندازند که:
«میدانید منزل جرج، ملک او نبود و اجارهای بود! ما هیچگاه در پرداخت اجاره منزل تأخیر نداشتیم. با وجود این، مالک اصرار دارد منزل را تخلیه کنیم. آیا واقعاً جرج جرداق با نشر دو میلیون نسخه از آثارش در سراسر جهان استحقاق این را دارد که خانوادهاش از منزل بیرون رانده شوند؟ جرج در این منزل، کتابخانهای با حدود ۵ هزار کتاب و ۹۰۰ شماره مجله از خود برجای گذاشته است. یاد و خاطره مردی که روایتگر امام علی(ع) بود را باید همواره زنده نگاه داشت؛ این یک میراث ارزشمند انسانى و متعلق به همه است...
مردم لبنان در یک بحران بزرگ و بیسابقه اقتصادی بهسر میبرند؛ ما هم جزء طبقه فقیر هستیم و در شرایط سختی زندگی میکنیم. صاحب ملک هم به ما فشار میآورد و من بهتنهایی قادر به حفاظت از این گنجینه علمی و معرفتی نیستم».
آقایان ! دغدغههای یولا و فرزندش هادی درباره حفظ میراث فکری و ادبی جرج جرداق و همچنین کتابخانه او که متأسفانه به خاطر شرایط نامناسب نگهدارى در حال نابودى است، دغدغهای است کاملاً بهجا و ضرورت دارد که بهطور ویژه و فورى به آن توجه شود. نام و یاد این ادیب بزرگ شیفته علی (ع)، باید ماندگار و جاودانه بماند؛
نمیدانم این آثار به جامانده تا چه زمانی یارای مقاومت دارند؟ اما این را میدانم که حفظ میراث این اندیشمند مسیحیِ دوستدارِ علی (ع) حفظ ارزشهای والای مکتب علی و خاندان او است ..
تا دیر نشده، اقدامی را باید ..
اللَّهُمَّ إنِّی أُشْهِدُکَ أنِّی قَدْ بَلَّغْتُ..
منبع: جماران
کلیدواژه: افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان واردات خودرو جام جهانی 2022 قطر ویروس کرونا عباس خامه یار جرج جرداق افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان واردات خودرو جام جهانی 2022 قطر ویروس کرونا جرج جرداق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۱۸۸۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روزنامه اطلاعات: ملت در چه فکریه؟ دولت در چه کاریه؟
به گزارش «تابناک»، روزنامه اطلاعات نوشت: یکی از مشکلات اساسی در موضوع رابطه دولت، ملت شکاف قابل توجه عمیق یا بهتر بگوییم تفاوت نمایان در دغدغههای حکومت و دولت و اکثریت ملت است.
اگر جامعهای احساس کند که حاکمانش با دغدغههای او بیگانهاند، قدر مسلّم احساس خوشی و نزدیکی و مودّت با حکومت دولت ندارد و این احساس بیگانگی و دوری یا بیتفاوتی میآورد یا بغض و نافرمانی...
متأسفانه برخی مقامات در ارکان قدرت و در نظام تصمیمگیری به جای پرداختن و توجه به اولویتها، دغدغهها و مشکلات اساسی، اولویتهای دیگری برای خویش و جامعه تعریف میکنند که برای تقویت رابطه دولت، ملت زیانبار است. به عنوان مثال آنقدر که مثلاً درباره لایحه حجاب خبر و مصوبه و اظهارنظر میشنوند و میخوانند و آن را به اصطلاح بولد و گل درشت میبینند، درباره معیشت و تورم و گرانی و مشکلات درمانی، مسکن، حقوق و... این دغدغهمندی را نمیبینند.
یا وقتی میشنوند شهر هزار دغدغه دارد که باید بدان پرداخت و اولویت مقام مسئول فرضاً ساخت مسجد در پارک است، به خوبی این را درک نمیکنند.
به عنوان مثال در هر دو مورد در ظاهر دغدغه دینی مطرح است، اما نسبت به آنچه که در لایههای پنهان و پیدای جامعه و همان شهر به خاطر عدم توجه به اولویتهای اصلی شهروندانش موجبات سلب اعتماد مردم به کارایی و کارآمدی حکومت دینی شده است، بیتوجهند و گاه مردم به این نتیجه میرسند که گویا مسئولان در دنیای دیگری سیر میکنند که با دنیای دغدغهمند آنان نسبت چندانی ندارد. حتی برخی با بدگمانی چنین تعبیر میکنند که حضرات دردها و دغدغهها را میدانند، اما برای انحراف افکار عمومی با طرح دغدغههای فرعی، شرایطی فراهم میکنند که توجهات به سمت دیگری معطوف شود...
فرقی نمیکند کاسب باشید یا تولیدکننده، صادرکننده باشید یا وارد کننده و تاجر. کشاورز باشید یا کارمند، پزشک باشید یا پرستار یا معلم... در هر صنف و گروهی که باشید این فاصله میان دغدغههای خود با دغدغههای نظام حکمرانی را درمییابید. همه با تفاوتهایی میگویند دولت که به فکر ما نیست، درد ما را نمیفهمد و نمیداند و تصمیماتی که میگیرد به نفع ما نیست و گره از کار ما نمیگشاید.
اگر بخواهیم با حسن نیت به مساله نگاه کنیم باید گفت علت اصلی، ظرفیت اندک نظام تصمیمگیری برای حل مشکلات اساسی و درک اولویتهای اصلی ملک و ملت است. اگر سطح هوشیاری و عقل و تدبیر و دانایی نظام تصمیمگیری، اندک یا ناکافی باشد قاعدتاً حتی با وجود نیّت خیر در تشخیص سره از ناسره، درمیماند.و نتیجه کارشان گاه فاجعه به بار خواهد آورد، یا نتیجه عکس میدهد و حداقل گرهی نمیگشاید.
به عنوان نمونه ساعتها و روزها و ماهها وقت برای قانون حجاب میگذارند، اما به جایی نمیرسند. هزاران میلیارد صرف اجرای طرح ازدواج و فرزندآوری میکنند، اما نتیجه نمیگیرند. یا برای کمک به معیشت مردم و جلوگیری از رشد قیمت کالاهای اساسی میلیاردها دلار ارز ارزان و ترجیحی اختصاص میدهند و اثر آن در سفرههای مردم دیده نمیشود، به صدها موسسه و سازمان و نهاد مذهبی و فرهنگی بودجه میدهند تا گرایش به دین و دین باوری بیشتر و بیشتر شود، اما ثمری در بر ندارد. علت آن هم این است که برای هر دردی باید ابتدا زمینههای پیدایی آن را خوب شناخت و تشخیص داد و سپس داروی مفید و موثر آن را تجویز کرد و این کار نیازمند طبیبی با تجربه و عالم و کارآزموده است که خوب تشخیص دهد و سپس درمان را آغاز کند.
توصیهای که میتوان داشت اینکه عزیزان اگر صلاح ملک و ملت که هیچ، حتی اگر رستگاری خود را هم میخواهید به دغدغههای اصلی مردم بپردازید و برای تشخیص و فهم درست اولویتهای اصلی کشور و ملت سطح دانش و آگاهی خود را با استفاده از نخبگان و عالمان دلسوز و نه صرفاً با ظرفیت محدود دانشی خود و همفکران خودتان بالاتر ببرید تا بتوانید تصمیمات درستتری بگیرید و این شرح صدری میخواهد که شوربختانه چندان در نظام تصمیمگیری و به ویژه در دولت شاهد آن نیستیم. هیچ خوب نیست که بخش اعظمی از جامعه با خود بگوید، درد ما چیست و درد این ها چه؟ گویی انگار در جغرافیای دیگری زندگی میکنند و با مردمان خطه دیگری سروکار دارند!